آیا «مدرنیته مایع» باومن بر روش علم ما تأثیر می گذارد؟

ساخت وبلاگ

مرکز تحقیقات قلب و عروق، مرکز علوم فناوری - لا پلاتا - شورای ملی تحقیقات علمی و فنی (CONICET)، دانشکده علوم پزشکی، دانشگاه ملی لاپلاتا، لاپلاتا، آرژانتین

مرکز تحقیقات قلب و عروق، مرکز علوم فناوری - لا پلاتا - شورای ملی تحقیقات علمی و فنی (CONICET)، دانشکده علوم پزشکی، دانشگاه ملی لاپلاتا، لاپلاتا، آرژانتین

مرکز تحقیقات قلب و عروق، مرکز علوم فناوری - لا پلاتا - شورای ملی تحقیقات علمی و فنی (CONICET)، دانشکده علوم پزشکی، دانشگاه ملی لاپلاتا، لاپلاتا، آرژانتین

مرکز تحقیقات قلب و عروق، مرکز علوم فناوری - لا پلاتا - شورای ملی تحقیقات علمی و فنی (CONICET)، دانشکده علوم پزشکی، دانشگاه ملی لاپلاتا، لاپلاتا، آرژانتین

حافظه کاری ممکن است به عنوان سیستمی برای نگهداری و دستکاری موقت اطلاعات تعریف شود که برای انجام فعالیت های شناختی پیچیده مانند درک، یادگیری و استدلال ضروری است (بدلی، 1992).

این مقاله تحت شرایط مجوز Attribution–Non-Commercial–Share Alike–No Mirror Sites برای شش ماه اول پس از تاریخ انتشار توزیع شده است (به http://www.rupress.org/terms/ مراجعه کنید). پس از شش ماه، تحت مجوز Creative Commons (مجوز - غیر تجاری - اشتراک‌گذاری مشابه 4. 0 بین‌المللی، همانطور که در https://creativecommons.org/licenses/by-nc-sa/4. 0/ توضیح داده شده است) در دسترس است.

آلیشیا ماتیاتزی، مارتین ویلا پتروف؛آیا «مدرنیته مایع» باومن بر روش علم ما تأثیر می گذارد؟J Gen Physiol 3 مه 2021؛153 (5): e202012803. doi: https://doi.org/10. 1085/jgp. 202012803

دانلود فایل استنادی:

این تفسیر تأثیرات قابل ملاحظه سبکی - یک ویژگی معمولی از جامعه مدرن (مایع) را به گفته باومان - با روشی که ما انجام می دهیم ، تجزیه و تحلیل می کند. ما نظر خود را در تلاش برای تشخیص اینکه آیا برخی از شیوه های ناخواسته که ممکن است بر نتایج علمی ما تأثیر بگذارد ، به اشتراک می گذاریم (مانند سوء استفاده از فناوری ، پاداش پاداش ، انتشار تحت فشار یا عدم تحقق نتایج دقیق) می توان حداقل تا حدی به مایع نسبت داد. ویژگی جامعه مدرن. ما همچنین بررسی می کنیم که آیا سیستم های مختلفی که از علم پشتیبانی می کنند ، از این اقدامات حمایت می کنند ، در برابر آنچه باید هدف اصلی علم باشد: جستجوی حقیقت. ما سرانجام جنبه های مختلفی را در نظر می گیریم که باید برای نجات علم از نفوذ اقدامات بی وزنی در نظر گرفته شود.

"به گفته باومان (Bauman ، 1996) ، ما از دوره ای حرکت کرده ایم که خودمان را به عنوان" زائران "در جستجوی معنای عمیق تر به یک شخص درک کردیم که در جستجوی تجربیات اجتماعی متعدد اما زودگذر به عنوان" گردشگر "عمل می کنیم."-بری نایت (شوالیه ، 2017)

مفهوم مدرنیته مایع توسط جامعه شناس و فیلسوف زایگمان باومان به عنوان استعاره ای برای توصیف وضعیت تحرک مداوم و تغییر او در روابط ، هویت ها و اقتصاد جهانی در جامعه معاصر ابداع شد. Bauman به جای مراجعه به مدرنیته و پسامدرنیته ، انتقال از مدرنیته محکم به یک شکل مایع تر از زندگی اجتماعی را تجسم کرد (به عنوان مثال ، "قادر به حفظ هر شکل یا هر دوره ای برای مدت طولانی نیست ..." و "... مستعد تغییر ..." ؛ Bauman، 2000) ، و در مورد چگونگی تأثیر مدرنیته مایع بر همه جنبه های زندگی انسان تأثیر می گذارد (Bauman ، 2000 ، 2005). به قول خود باومان: "ما" سبک بودن "یا" بی وزنی "را با تحرک و ناسازگاری مرتبط می کنیم: از تمرین می دانیم که سبک تر ما آسانتر و سریعتر حرکت می کنیم."چندین فیلسوف و نویسندگان دیگر نیز با نام های مختلف به این مفهوم اشاره می کنند (لیپوتسکی ، 2015 ؛ رویو ، 2017).

آیا می توان مفهوم مدرنیته مایع را برای شیوه کنونی کار در علم به کار گرفت؟آیا زندگی مایع بر نحوه انجام علم تأثیر داشته است؟ما نه جامعه شناسان و نه فیلسوف هستیم. با این حال ، تصور ما این است که روشی که ما در حال انجام علم هستیم در بسیاری از موارد بیشتر از آنچه دوست داریم بپذیریم ، الگوی مشابهی را متحمل می شود. جالب اینجاست که در کتاب خود Galileo's Revenge: Junk Science in the Courtroom ، Hüber (1991) از اصطلاح علم جامد بر خلاف علم ناخواسته استفاده کرد.

فناوری و اطلاعات

پیشرفت در علم تا حد زیادی از دستاوردهای فناوری ناشی می شود. بیش از آن، تکنولوژی ضروری است. ابزارهای لازم برای کاوش عمیق پدیده های مختلف و پردازش سریع حجم عظیمی از داده ها را فراهم می کند و مشکلات غیر قابل حل را حل می کند. امروزه در کارهای معمول آزمایشگاهی بدون نیاز به انجام محاسبات خسته کننده و یا استفاده از کاغذ گراف مخصوص می توان آمار را محاسبه کرد و گرافیک های زیبایی تولید کرد. همه چیز در حال حاضر بسیار آسان‌تر و سریع‌تر از چند دهه پیش است، زمانی که باید داده‌های خام را یکی یکی می‌خواند و همه محاسبات را با دست انجام می‌داد. با این حال، به نظر ما، همه این اطلاعات فوق العاده هضم شده ممکن است علیه فرآیند تجزیه و تحلیل و یکسان سازی داده های شخصی و مفید توطئه کنند. در بسیاری از موارد، علم در حال حاضر توسط ماشین ها هدایت می شود تا دانشمندانی که آزمایش ها و داده های خام را مطالعه کرده اند. بدیهی است که شرور فناوری نیست که همه این پیشرفت‌های فنی را فراهم می‌کند، بلکه روشی است که ما اغلب از فناوری استفاده می‌کنیم. این نوع رفتار سبک که برخی از محققان ممکن است به طور ناخودآگاه اتخاذ کنند، ممکن است تا حدی نتیجه جانبی زندگی غوطه ور در جامعه مایع یا حتی سیستم هایی باشد که از علم حمایت می کنند (به زیر مراجعه کنید).

فناوری دیجیتال ارتباطات علمی را تسهیل می کند. در گذشته ، دانشمندان معمولاً مقالات مورد علاقه در مطالب فعلی ، علوم زندگی (یک مجله پایگاه داده ؛ https://www.ovid.com/product-details. 926.html) یا برخی از پایگاه داده های چاپی دیگر را پیدا می کردند و از نویسندگان خواسته بودندچاپ مجدد (با ارسال کارت) یا در کتابخانه های دانشگاه خود ، موضوعات ژورنال های مختلف را که اغلب با تأخیر قابل توجهی پس از چاپ ژورنال خوانده می شود ، بخوانید. در مقابل ، امروز امکان دسترسی به یک نسخه خطی بلافاصله پس از پذیرش و حتی قبل از چاپ امکان پذیر است. حتی می توان هشدارهایی را در مورد تلفن همراه خود در مورد نسخه های خطی که اخیراً در رابطه با موضوعات مورد علاقه شما ظاهر شده است ، دریافت کنید. تمام دانش در نوک انگشتان شما وجود دارد. این یک پیشرفت بزرگ است! در واقع ، راه های جدید و سریع ارتباطات ، همکاری و انتشار بین المللی را تسهیل می کند و فرصتی برای انجام علم بهتر فراهم می کند. با این حال ، این مقدار گسترده از اطلاعات ، که در چندین کانال و قالب ها دریافت شده است ، متأسفانه دارای "طرف تاریک" است که می تواند مضر باشد (Bawden and Robinson ، 2009). توضیحات مختلفی برای این پارادوکس وجود دارد از جمله عدم امکان "نگه داشتن اطلاعات موجود" (بایدن ، 2001) ، که منجر به به اصطلاح رفتار اجتناب از اطلاعات می شود (گلمن و همکاران ، 2017 ؛ گوو و همکاران ، 2020) یا کاهش کیفیت تصمیم گیری (Speier et al. ، 1999). احتمالاً برای علم مهمتر است ، اضافه بار اطلاعات نه تنها بر رفتار کار تأثیر می گذارد بلکه منجر به زمان کمتری می شود که به "فعالیتهای تعمق" اختصاص می یابد (Misra and Stokols ، 2012). بنابراین ، به عنوان یک شمشیر دو لبه ، میزان اطلاعات دریافت شده ممکن است در برابر خواندن عمیق ، آگاهانه و دقیق داده ها باشد. ما نمی گوییم که تفکر عمیق در آزمایشگاههای علمی ما وجود ندارد. با این حال ، از نظر ما ، بهمن اطلاعات جدید ممکن است تمایل به صرفاً نگاه کردن به مقالات جدید در رایانه یا تلفن همراه ما ، ترویج سطحی ، که در واقع ویژگی مدرنیته مایع است ، باشد. به قول خود باومان: "هنر گشت و گذار از هنر فاتمینگ بهترین ها در سلسله مراتب مهارتهای مفید و مطلوب گرفته شده است" (Bauman ، 2012). احتمالاً بسیار بدتر ، این واقعیت که اطلاعات زیادی را می توان به راحتی بدست آورد ، ممکن است این باور دروغین را تشویق کند که نیازی به یادآوری یا مطالعه چیزی نیست زیرا "همه آنجاست.

این ایده که انسان ها فقط برای حل مشکلات غیرمنتظره به خلاقیت نیاز دارند و حافظه عملاً غیر ضروری است، گمراه کننده و بدون پایه علمی است. برای آوردن دو مثال، مطالعات آلن بدلی، روان‌شناس بریتانیایی، نشان داد که «مردم با حافظه کاری خود فکر می‌کنند...» (بدلی، 1992، 2000)، و ویلیام کلم، عصب‌شناس، به این نتیجه رسید: «هرچه بیشتر بدانیم (به خاطر بیاوریم)، بیشترشایستگی های فکری که باید برای تفکر، حل مسئله و حتی خلاقیت استفاده کرد» (کلم، 2007). 1 مسلماً دانشمندان باید اطلاعاتی را در ذهن خود داشته باشند تا بتوانند تداعی ها و پردازش های لازم را برای تولید دانش جدید و بینش عمیق انجام دهند. خلاقیت نه از نیستی ناشی می شود و نه خود به خود از حجم عظیم اطلاعاتی که به راحتی می توان به دست آورد، به وجود می آید. اطلاعات باید انتخاب، تجزیه و تحلیل، پردازش و تبدیل به دانش عمیق و واقعی در مغز ما شود. متأسفانه، تلاش مورد نیاز برای این فرآیند ممکن است بسیار کمتر از خواندن مقاله در تلفن همراه ما جذاب باشد.

سیستم هایی که از علم پشتیبانی می کنند

سیستم‌های مختلفی که از علم در سراسر جهان پشتیبانی می‌کنند نیز در پارادایم‌های جدید مدرنیته سیال، و احتمالاً تحت تأثیر قرار گرفته‌اند. بنابراین، آیا آنها هنگام انجام علم به سبکی کمک می کنند؟

Nevertheless, publishing has to be done and, indeed, is a duty for researchers. According to the physicist and philosopher Mario Bunge, a major characteristic of scientific knowledge is that it lends itself to and requires communication (Bunge, 1998). This attribute allows confirmation or refutation of results and, therefore, the progress of science. However, publishing under pressure for survival or any other motivation conspires against quality, profound thinking, deep discussion, mentoring, and training, and distracts scientists from their main (we should say unique) goal: to pursue the truth. In a recent article, Ioannidis et al. (2018) identified several researchers that had published (sometimes for several consecutive years)>ما دو مثال افراطی را در نظر خواهیم گرفت. در یکی، یک سیستم رقابتی شدید دانشمندان را به انتشار ترغیب می کند. یکی از دلایل اصلی این امر از این واقعیت ناشی می شود که آنها باید نه تنها به عنوان وسیله ای برای حمایت از هزینه کار آزمایشی، بلکه در برخی موارد، و احتمالا مهمتر از آن، برای حفظ حقوق خود و بقای گروهی، کمک هزینه دریافت کنند.. چندین دلیل دیگر با اهمیت مشابه در این سیستم های رقابتی، مانند ارتقاء یا اعتبار وجود دارد. همانطور که گریمز و همکاران.(2018) اشاره کرد، «عبارت «انتشار یا از بین رفتن» چیزی بیش از یک شوخ طبعی است - این واقعیت را منعکس می کند که محققان تحت فشار بسیار زیادی برای تولید مداوم خروجی ها هستند و پیشرفت شغلی به آنها وابسته است. رومن باتکو با استفاده از مفاهیم باومن، از عبارت "انتشار یا نابود" به عنوان شعار جدید "دانشگاه مایع" نام برد، که در آن او پیشنهاد کرد که اهمیت انتشار بیشتر از اعتباری است که نویسندگان و اساتید دریافت کردند تا خردمندی. مقاله (باتکو، 2014).

72 مقاله در سال ، معادل 1 مقاله در هر 5 روز. درک چگونگی دستیابی به این چهره های شگفت انگیز دشوار است. اگرچه این یک سناریوی افراطی است ، اما این یک فراخوان بیدار برای نگرش دانشمندان در مورد تعداد نشریات است. در مقاله ای مشهور (و نسبتاً تکان دهنده) ، Ioannidis (2005) بر این واقعیت تأکید کرد که بسیاری از یافته های شرح داده شده در مقالات علمی ثابت است که نادرست است. به گفته نویسنده ، عوامل مختلفی که مورد غفلت محققان قرار می گیرند ، ممکن است دلیل این یافته خیره کننده باشد (Ioannidis ، 2005). ما نمی خواهیم پیشنهاد کنیم که فشار برای انتشار عامل اصلی سوء رفتار است (به عنوان مثال ، Fanelli و همکاران ، 2015 ؛ Fanelli ، 2018). با این حال ، برخی از عوامل ذکر شده در بالا ، مانند استفاده از رویکردهای آماری ضعیف یا نادرست (آیزنر ، 2021) ، طرح های تجربی کمبود و/یا انعطاف پذیر و اندازه نمونه کوچک ، ممکن است توسط عجله برای انتشار ایجاد شده باشد (همچنین ببینیدBerger and Ioannidis ، 2004). علاوه بر این ، عدم طراحی آزمایشی متفکرانه به دلیل فشار زمان ، روشهای ضعیف و تجزیه و تحلیل ناکافی عوامل مهمی برای افزایش هدر رفتن بودجه در تحقیقات زیست پزشکی است (لارنس ، 2003 ؛ ایوانیدیس و همکاران ، 2014).

دلایل دیگر برای نتایج غیرقابل تحقق شامل تضاد منافع ، تعصب (به عنوان مثال ، به اعتقاد به یک تئوری علمی) و عوامل مالی (Ioannidis ، 2005). منافع مالی اظهار نظر بیشتر است. در چندین کشور ، دانشمندان برای انتشارات بین المللی خود پول اضافی دریافت می کنند. هرچه ضریب تأثیر ژورنال بالاتر باشد ، جایزه بیشتر می شود. چنین سیاست هایی ممکن است فاسد شود. این یک معضل فوق العاده برای علم است. در واقع ، به طور کلی به رسمیت شناخته شده است که نتیجه دیگری از انجام علم تحت فشار ممکن است منجر به کلاهبرداری شود و استفاده از پاداش های مالی احتمالاً این دشمن وحشتناک و ترسناک علم را به نفع خود قرار می دهد (آیزنر ، 2018). کلاهبرداری جدید نیست (به عنوان مثال ، مربی ، 1973) ؛با این حال ، پاداش مالی برای انتشار در مجلات فاکتور با تأثیر بالا ، اگرچه احتمالاً جدید نیست ، اما در سالهای اخیر در سطح جهان گسترش یافته است (Abritis and McCook ، 2017) ، به جای تشویق علم خوب ، رقابت زیاد و غالباً بی رحمانه را ارتقا می بخشد (Qiu ، 2010 ؛ Franzoniو همکاران ، 2011). منظور ما این نیست که کمک های مالی یا جوایز برای تأمین مالی پروژه های خوب یا به رسمیت شناختن یک حرفه برجسته ، خطرناک است. در مقابل ، این موارد باید در هنگام ارتقاء یا پاداش علم خوب بسیار مورد استقبال و حتی لازم قرار بگیرند. با این حال ، مزایای ارائه شده برای افزایش تعداد نشریات در مجلات معتبر ممکن است به دلایل مختلف خطرناک باشد. اول ، زیرا این شیوه ها ممکن است باعث افزایش کمیت بر کیفیت شود. به عنوان مثال ، مطالعه ای که توسط Franzoni و همکاران انجام شده است.(2011) اظهار داشت که مشوق های نقدی به نظر می رسد بدون در نظر گرفتن کیفیت ، ارائه تحقیقات را ترغیب می کند. به قول اوسترولو و فری (2015) "طعم برای علم" ممکن است جایگزین "طعم انتشار" شود. علاوه بر این ، مشخص شده است که برخی از دانشگاه ها ممکن است حتی برای نشریات در مجلات فاکتور کم تأثیر بپردازند (Abritis and McCook ، 2017). دوم ، از آنجا که ابزار اصلی مورد استفاده برای ارزیابی کیفیت ، ژورنال Impact Factor است که به عنوان یک اندازه گیری بسیار مشکوک از ارزش علمی واقعی مقاله شناخته می شود (Dora ، 2012 ؛ Callaway ، 2016). سوم ، زیرا ، همانطور که در بالا گفتیم ، ممکن است به نفع رفتارهای ناخواسته در بین دانشمندان باشد. یکی از شناخته شده ترین نمونه های این کار (اگرچه منحصر به فرد نیست ؛ به عنوان مثال Franzoni و همکاران ، 2011 ؛ Abritis و McCook ، 2017) توسط دانشگاه های چین ارائه شده است ، که شناخته شده برای دریافت جوایز نقدی یا مزایای دیگر برای انتشار در اثر بالامجلات فاکتوراین روش متأسفانه با طیف گسترده ای از فعالیت های چاپی مشکوک همراه بود ،

طبق نظرسنجی که توسط وزارت علوم چین در شش موسسه برتر انجام شده است. دلیل اصلی ادعا شده برای این سوء رفتار ، فرهنگ جیگونگ جینلی (به دنبال موفقیت سریع و سود کوتاه مدت) بود که توسط یکی از افراد درگیر در این نظرسنجی آشکار شد (QIU ، 2010). این یادآور سخنان Bauman است: "جامعه مدرن مایع ایده آل های بلند مدت را تخریب می کند ... این آرمان ها با رضایت فوری و خوشبختی فردی جایگزین می شوند" (Bauman ، 2005). تحت این سناریو ، نقدینگی نیز می تواند با رشد نرخ انقباض مشاهده شده در چند سال گذشته مشهود باشد (کوکل ، و همکاران ، 2008).< pan> طبق نظرسنجی که توسط وزارت علوم چین در شش موسسه برتر انجام شده است. دلیل اصلی ادعا شده برای این سوء رفتار ، فرهنگ جیگونگ جینلی (به دنبال موفقیت سریع و سود کوتاه مدت) بود که توسط یکی از افراد درگیر در این نظرسنجی آشکار شد (QIU ، 2010). این یادآور سخنان Bauman است: "جامعه مدرن مایع ایده آل های بلند مدت را تخریب می کند ... این آرمان ها با رضایت فوری و خوشبختی فردی جایگزین می شوند" (Bauman ، 2005). تحت این سناریو ، نقدینگی نیز می تواند با رشد نرخ انقباض مشاهده شده در چند سال گذشته مشهود باشد (کوکل ، و همکاران ، 2008). با توجه به نظرسنجی که توسط وزارت علوم چین در شش موسسه برتر انجام شده است. دلیل اصلی ادعا شده برای این سوء رفتار ، فرهنگ جیگونگ جینلی (به دنبال موفقیت سریع و سود کوتاه مدت) بود که توسط یکی از افراد درگیر در این نظرسنجی آشکار شد (QIU ، 2010). این یادآور سخنان Bauman است: "جامعه مدرن مایع ایده آل های بلند مدت را تخریب می کند ... این آرمان ها با رضایت فوری و خوشبختی فردی جایگزین می شوند" (Bauman ، 2005). تحت این سناریو ، نقدینگی نیز می تواند با رشد نرخ انقباض مشاهده شده در چند سال گذشته مشهود باشد (کوکل ، و همکاران ، 2008).

از سوی دیگر، فشار برای انتشار چندان زیاد نیست و الزامات تعلق و ماندن در نظام علمی چندان سخت نیست. در بسیاری از کشورها، دانشمندان حقوق خود را از دولت یا دانشگاه ها دریافت می کنند و کمک های بلاعوض عمدتاً برای حمایت از هزینه های تحقیق استفاده می شود. در این نوع سازمان، حمایت از تلاش‌های تحقیقاتی بزرگ و شناسایی دانشمندان استثنایی دشوار است، اگرچه آنها می‌توانند از تعداد زیادی از دانشمندان حمایت کنند (احتمالاً انجام تحقیقات کم‌هزینه؛ Ioannidis، 2011). با وجود مزیت بزرگ نداشتن فشار زیاد برای انتشار، تأثیر حیات مایع بر علم احتمالاً در این سیستم ها نیز وجود دارد. در وهله اول، آنها از اعمال بد ناشی از رقابت یا جاه طلبی بیش از حد رها نمی شوند. علاوه بر این، رفتار بسیاری از محققین که تنها نگرانی آنها رعایت حداقل شرایط برای ادامه فعالیت در سیستم است، به وضوح قابل مشاهده است. باومن (2005) زمانی که به این نوع رفتار اشاره می کند، از اصطلاح "کالت" استفاده می کند. در بسیاری از موارد، اشتیاق واقعی مورد نیاز برای انجام علم از بین می رود و این انگیزه منحصر به فرد استمرار در سیستم است. این افراد به اشتباه بر این باورند که کار تحقیقاتی یک فرصت شغلی معمولی است که باید از آن استفاده کرد. آنها ممکن است باهوش باشند و آموزش آکادمیک خوبی داشته باشند. با این حال، آنها فاقد انگیزه لازم برای انجام تحقیق هستند. متأسفانه این نگرش برای خودشان مضر است، زیرا ممکن است با انجام یک کار متفاوت، عملکرد بهتر و رضایت بیشتری داشته باشند و برای آزمایشگاه. کل سیستم را آلوده می‌کند، ایده «هرچه تلاش کمتر، بهتر» را پرورش می‌دهد و شدیداً علیه پیشرفت توطئه می‌کند. در این زمینه، سخت کوشی و فداکاری قوی به متضاد لذت بردن از زندگی تبدیل می شود. کلماتی مانند کلماتی که توسط برنده جایزه نوبل B. Houssay بیان شده است، "کار ارزان ترین سرگرمی است" (Jaim Etchevery، 2017)، ممکن است مانند مفاهیم منسوخ به نظر برسد. در این سناریو، فضای پرشور آزمایشگاهی که برای ایجاد و نوآوری لازم است از بین می رود.

روح علم را از دست ندهیم

آیا رویکردی برای جلوگیری از نفوذ سبک در روش علم وجود دارد؟

در سالهای اخیر ، مفهوم "گریت" (تعریف شده به عنوان پشتکار و اشتیاق برای اهداف بلند مدت ؛ Duckworth et al. ، 2007) ، به عنوان یک ویژگی ظاهر شده است که باعث موفقیت می شود. اگرچه برخی از بحث های اولیه پیرامون این ایده به وجود آمده است (Credé et al. ، 2017 ؛ Ivcevic and Brackett ، 2014) ، تجزیه و تحلیل جدیدتر نشان می دهد که Grit پیش بینی کننده خوبی برای موفقیت و عملکرد است (Duckworth ، 2016 ؛ Jachimowicz et al. ، 2018). همانطور که در بالا مورد بحث قرار گرفت ، ما معتقدیم که موفقیت در علم به دستیابی به اعتبار ، مواضع ، پاداش های اقتصادی یا بهره وری بیش از حد اشاره ندارد. یک دانشمند وقتی که علم خوبی را انجام می دهد ، به دنبال نتیجه صحیح است. پرستیژ ، افتخارات ، پول ، شناخت و بهره وری بالا ممکن است در نتیجه انجام علم خوب وارد شود ، اما آنها نمی توانند هدف باشند. به این معنا ، موفقیت و عملکرد ممکن است همان معنای دقیقی را نداشته باشد که نویسندگانی که اصطلاح گریت را پیش بینی کرده اند ، ندارند. با این حال ، مفاهیمی که در مورد پراکندگی نشان می دهند ، می توانند کاملاً به سناریوی علم منتقل شوند. به گفته Duckworth (2016) ، پنج ویژگی شخصیتی پیش بینی کننده ترین برای موفقیت به نظر می رسد ، و ما معتقدیم که آنها همچنین برای انجام علم خوب کار می کنند: شجاعت ، وجدان ، پشتکار ، مقاومت و اشتیاق. ما می توانیم این صفات را به صورت جداگانه بررسی کنیم و به راحتی ببینیم که چرا آنها می توانند مهارت های اساسی برای دانشمندان موفق باشند (و اینکه چگونه مسیر آسان ارائه شده توسط مدرنیته مایع ما را در جهت اشتباه می فرستد). شجاعت پیروزی بر ترس است (اما نه عدم ترس ، همانطور که گاهی اوقات تصور می شود). شجاعت شامل این شانس است که دیگران ، به دنبال دیدگاه شما ، در مقابل آنچه شما به آن اعتقاد دارید ، ایستادگی کنید ، در یک پروژه که پیشرفت کند است ، و بر غلبه بر هر مشکلی که ممکن است بوجود بیاید ، ادامه دهید. وجدان بودن به عنوان کامل ، دقیق یا هوشیار تعریف می شود. این به معنای تمایل به انجام یک کار خوب و استراحت نیست تا اینکه کار انجام شود و درست انجام شود. وجدان دارای اصول و ارزشهای اخلاقی قوی هستند و برای پیشرفت شغل خود میانبرهایی نخواهند داشت. پشتکار مترادف با درد و رنج است ، اما کسانی که دارای رشادت واقعی هستند می توانند این را راهی برای لذت بدانند. اساساً ، استقامت به معنای شروع و ادامه مداوم در مسیر به سمت هر هدفی است که تعیین کرده اید. غالباً ، این عامل به تنهایی تفاوت بین عدم موفقیت و موفقیت است. انعطاف پذیری ظرفیت بهبودی سریع از مشکلات است.

افراد انعطاف پذیر تمایل دارند یک قطب نما اخلاقی قوی یا مجموعه ای از اعتقادات داشته باشند که نمی توان آنها را خرد کرد. آنها همچنین مشکلات و ناامیدی را به عنوان پله های سنگی برای تحول می بینند. ظرفیت غلبه و یادگیری از شکست و دیدن این موضوع به عنوان یک سنگ پله برای موفقیت ، کیفیت مهمی است که در یک دانشمند جوان وجود دارد. انعطاف پذیری توسط مدرنیته مایع که در آن ناامیدی و شکست باعث تغییر جهت می شوند ، از بین می رود. سرانجام ، اشتیاق همان چیزی است که تعالی ایجاد می کند. افراد پرشور از هدف عمیق برخوردار هستند و اغلب در اعمال خود از خودگذشتگی هستند. آنها توسط اهداف هدایت می شوند و نتیجه گرا هستند. آنها اجازه نمی دهند که چیزی متوقف شود - آنها نگرش خود را برای پاسخ دادن به "نه" برای پاسخ دارند. افراد پرشور و همچنین دانشمندان پرشور ، هنگام سفر در سفر زندگی یا تحقیقات خود ، خود را در صندلی راننده می شناسند ، در حالی که به نظر می رسد مدرنیته مایع ، گرفتن صندلی مسافر را ترغیب می کند و به سادگی از این منظره لذت می برد.

مفاهیم مشابهی را می توان در خاطرات ، مصاحبه های منتشر شده و مقاله های محققان برجسته و برنده های نوبل مناطق مختلف یافت. درایو و کنجکاوی ، آنچه باعث شور و اشتیاق به علم می شود (هارگیتای ، 2011) عنوان کتابی است که در کرونیک 15 اکتشافی الهام گرفته است ، بیشتر آنها بر اساس مصاحبه های شخصی ، که نشان دهنده جوهر و روح یک سفر علمی است. تخیل ، شعور ، فداکاری و پشتکار از خصوصیات مهمی برخوردار هستند ، اما احتمالاً مهمترین عوامل انگیزه ، اشتیاق و رانندگی است: درگیر شدن ، حتی وسواس ، با این سؤال که باید پاسخ داده شود ، در مورد حل مسئله همیشه فکر کنیدبشرراه حل سرانجام نشان داده می شود. در سخنان کلاسیک والتر کانن ، مردی که مفهوم هموستاز را متبلور کرده است (کانن ، 1932) ، "... جانباز واقعی تحقیق با یک تمایل تحریک آمیز برای یادگیری برآورده کردن کنجکاوی سوزاننده خود رانده می شود تا بداند که آیا اوج او درست است یا یا درست است یانه ... "(کان ، 1945).

بخشی از راه حل برای وجود سبکی و بی وزنی در علم ، حفظ دست نخورده روح علم است ، که در کلمات کانن و در صفات اصلی که خصوصیات را توصیف می کند ، نشان داده شده است. محققان ارشد باید از همه مزاحمت های ناشی از مدرنیته جدید مایع در نحوه انجام علم آگاه باشند. آنها باید یک عرفان دوستانه ، یک شور و شوق مسری برای علم در آزمایشگاه ایجاد کنند. آنها باید پشتکار را تشویق کنند و اشتیاق را القا کنند. آنها باید با افرادی که هر روز از آنچه انجام می دهند لذت ببرند و افکار خود را روشن کنند ، صحبت کنند و بحث کنند. آنها باید نمونه هایی از عشق واقعی به کار تجربی ، تجزیه و تحلیل ، مطالعه ، بازتاب ، چالش جزم و دانش عمیق را تعیین کنند که همه آنها برای ایجاد و نوآوری ضروری هستند. مطمئناً ، آنها همچنین باید از برخی از ویژگی های مدرنیته مایع که ممکن است برای علم مفید باشد استفاده کنند. برای ارائه فقط یک مثال ، در مدرنیته مایع افراد باید (و قادر به) به سرعت با تغییرات مداوم و چالش های جدیدی که باید در دوران مدرن با آنها روبرو شوند سازگار شوند. این ویژگی ها ممکن است به آنها امکان دهد تا به سرعت فن آوری های جدیدی را که برای پیشرفت علم لازم هستند توانمندسازی کنند.

علاوه بر این ، و با نگاهی به مشکل از طرف دیگر ، ارتقاء مکانیسم ها برای بهبود شفافیت نه تنها در فرایند تحقیق بلکه در نتایج منتشر شده ، ابزارهای قدرتمندی برای دستیابی به تعالی در علم هستند. ابتکاراتی مانند کمیته شفافیت و ارتقاء باز (TOP) ، که استانداردها را به عنوان راهنما برای مجلات برای تحریک شفافیت ، باز بودن و تکرارپذیری ایجاد می کند (Nosek et al. ، 2015) یا اعلامیه سانفرانسیسکو در مورد ارزیابی تحقیق (دورا ، 2012) ، که مجموعه ای از توصیه ها را برای ارزیابی دقیق مقالات علمی ، گزارش ها یا کمک های مالی ارائه می دهد ، پیشنهادات کلیدی برای بهبود شفافیت و کیفیت علم است. جالب اینجاست که به مؤسسات چینی گفته شده است که به عنوان بخشی از یک سیاست جدید ملی برای جلوگیری از سوء رفتار محققان ناشی از مشوق هایی که منجر به مضر بودن به جای سود برای علم می شود ، همانطور که در ابتدا تصور می شد (Mallapaty ، 2020) ، از پرداخت پاداش برای انتشار خودداری کنند.

به طور خلاصه ، ما معتقدیم که باید از ناراحتی های احتمالی که مدرنیته جدید ممکن است در آزمایشگاههای ما برای جلوگیری یا جلوگیری از آنها ایجاد کند ، آگاه باشیم و همچنین برای درک و فعال کردن پیامدهای مفید احتمالی آن آگاه باشیم. با مواجهه با این چالش ها ، ما فکر می کنیم که ممکن است موفق شویم برخی از تمایلات مدرنیته جدید را که در اولویت قرار دارد ، بر اساس مفاهیم باومان ، به جای دائمی ، فوری و نه طولانی مدت و ابزار نسبت به هر ارزش دیگر بر عهده بگیریم (Bauman ،2000).

خبرهای فارکس...
ما را در سایت خبرهای فارکس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : شهره لرستانی بازدید : 42 تاريخ : يکشنبه 7 خرداد 1402 ساعت: 23:16