چه چیزی باعث می شود بلندگو هنگام بازی با حجم کم به نظر برسد؟

ساخت وبلاگ

If I have any criticism of my Concept 300s it's that they do sound best when played loud. It doesn't need to be ridiculous or anything, but certainly>70DB SPL.

حالا من به طور کلی با صدای بلند بازی نمی کنم ، زیرا آنها با صدای بلند پر سر و صدا نمی شوند ، و آپارتمان من کاملاً عایق بندی شده است - بنابراین به نظر نمی رسد که همسایگان را اذیت کنم ، اما گاهی اوقات در شب ترجیح می دهم کمتر با صدای بلند بازی کنمبشر

بعد از مدتی شنوایی من تنظیم می شود که هنگام پخش در حجم پایین ، جزئیات بیشتری را انتخاب کنم ، اما من در مورد این پدیده کنجکاو هستم.

برای کاهش من یک تنظیم منحنی "بلندی" در Dirac Live دارم که باس و سه گانه را تقویت می کند.

من تصور می کنم حساسیت بلندگو چیزی از عاملی است ، اما چه چیز دیگری به وجود می آید؟

اصلی: NAD C399 ، ATC SCM40 ، 2 x Arendal 1723 1s. دسک تاپ: FIIO K5PRO ، کانونی الکس. HEAD-FI: BATHYS FOCAL ، FIIO BTR7 & 5 ، SONY MDR-Z7R MKII ، Beyerdynamic T5P MKII ، کانونی Elex ، Fostex TR-X00 ، Sennheiser HD-6XX.

ugg10

عضو متمایز

این ارزش خواندن دارد -

کانتور با صدای بلند برابر - ویکی پدیا

اساساً شنوایی شما در فرکانس های کم و زیاد که با کاهش حجم افزایش می یابد ، حساسیت کمتری دارد. آن آمپرهای قدیمی با دکمه بلندی باعث افزایش باس و سه برابر برای گوش دادن آرام می شوند ، به همین دلیل است. ممکن است بخواهید چنین تقویت باس/سه گانه را اجرا کنید و ببینید چه اتفاقی می افتد - 5db زیر 300 هرتز و بالاتر از 6kHz را امتحان کنید و ببینید که چگونه به نظر می رسد.

1648654410892.png

از نظر بلندگوها ، بلندگوهای حساس با مناطق مخروطی بزرگ اغلب در بازی در سطح کاهش یافته خوب توصیف می شوند. من فکر می کنم این امر به این دلیل است که برای به دست آوردن حساسیت بالا ، باید یک مخروط با وزن سبک داشته باشید که شروع به کار آن آسان است و بنابراین در سطح ورودی با انرژی کم عملکرد خوبی دارد..

فقط برخی از افکار اولیه.

سالن - Panny 46G10 ، Denon AVR3808 ، DVD2500BT ، VMHD ، B& W FPM6 ، FPM4 X2 ، M1 X2 ، ASW610 مطالعه - PC ، CCA ، Nanodigi/Khadas TB DSP ، Mackie HR824 [RB1066 ، 2xSW150 ، 2xSW150 ، 2xSW150 ، 2xSW150 ، 2xSW150 ، 2xSW150. 1 اصلاح شده] عکس-Canon 6d ، 24-105 F4 IS L ، 50 F1. 8 ، Sigma 100-400 C ، Samyang 14mm F2. 8 ، x250 www. flickr.com/photos/uggspics1

عضو مشهور

این DL "منحنی بلندی اواخر شب" من است که مطمئناً به شما کمک می کند.

1648655013852.png

من از داشتن بلندگوهای بزرگتر (به همین دلیل) بیزار نیستم.

اصلی: NAD C399 ، ATC SCM40 ، 2 x Arendal 1723 1s. دسک تاپ: FIIO K5PRO ، کانونی الکس. HEAD-FI: BATHYS FOCAL ، FIIO BTR7 & 5 ، SONY MDR-Z7R MKII ، Beyerdynamic T5P MKII ، کانونی Elex ، Fostex TR-X00 ، Sennheiser HD-6XX.

خجالتی

تعدیل کننده

من دریافتم که rega ericit-r و kef r300 در حجم کم بسیار خوب بودند. با این حال احساس می کردم بسیاری از این فرکانس ها و یادداشت هایی را که در آن سطوح کم گوش دادن که می دانستید در سطوح بالاتر وجود دارد ، از دست می دهم. اکنون من خیلی دوست دارم با هدفون گوش کنم تا اینکه با سطح بلندگوهای پایین مبارزه کنم.

Paul7777x

عضو متمایز

من فهمیدم که هیچ چیز برای گوش دادن به حجم کم ، بلندگوهای فعال جدی را ضرب نمی کند.

آمپرهای اختصاصی برای هر راننده به وضوح ارتباط زیادی با این کار دارند. به عنوان مثال آدامز بزرگتر من می تواند در یک زمزمه مجازی باشد و هنوز هم مانند سطوح عادی گوش دادن به روز صدا می کند.

باس می میرد به هیچ وجه ناپدید نمی شود و تعادل یکسان است.

شلاق زدن

عضو فعال

تجربه محدود من این است که یک آمپر توانمند با بلندگوهای خط انتقال (TL) این ترفند را انجام می دهد. من همیشه می توانم قبل از احساس نیاز به فشار دادن دکمه Bass Boost روی آمپر قدیمی خود ، با بلندگوهای MS TL بسیار پایین تر از هر یک از رفلکس باس خود بروم. اکنون با آمپر Rega (که باعث تقویت باس نمی شود) می توانم بدون هیچ احساسی که چیزی را از دست بدهم ، واقعاً کم بازی کنم. حتی با وجود بلندگوهای رفلکس باس ، من به حجم کم با REGA فقط به اندازه MS نمی روم.

Panasonic TX-50HX820E (TV) ، Rega Aethos (AMP) ، Davis Acoustics Nikita 30 (بلندگوها) ، Yamaha YST-SW030 (زیر تلویزیون) ، PS3 (CD Transport) ، Technics SLJ300R (Vinyl) ، Rega Fono MM (مرحله واج) ، تکنیک RS-X990 (کاست).

اینجا بشنوید

عضو فعال

If I have any criticism of my Concept 300s it's that they do sound best when played loud. It doesn't need to be ridiculous or anything, but certainly>70DB SPL.

حالا من به طور کلی با صدای بلند بازی نمی کنم ، زیرا آنها با صدای بلند پر سر و صدا نمی شوند ، و آپارتمان من کاملاً عایق بندی شده است - بنابراین به نظر نمی رسد که همسایگان را اذیت کنم ، اما گاهی اوقات در شب ترجیح می دهم کمتر با صدای بلند بازی کنمبشر

بعد از مدتی شنوایی من تنظیم می شود که هنگام پخش در حجم پایین ، جزئیات بیشتری را انتخاب کنم ، اما من در مورد این پدیده کنجکاو هستم.

برای کاهش من یک تنظیم منحنی "بلندی" در Dirac Live دارم که باس و سه گانه را تقویت می کند.

من تصور می کنم حساسیت بلندگو چیزی از عاملی است ، اما چه چیز دیگری به وجود می آید؟

انتخاب بلندگو عامل اصلی این اثر است ، اما این یک واقعیت زندگی است که مغز ما واقعاً مقصر است. اگر آمپر شما انعطاف پذیری را ارائه می دهد ، می توان روش هایی را برای کاهش آن ایجاد کرد. NAD من هم کنترل های Dirac Live و هم Tone را ارائه می دهد. من پیشنهاد می کنم اگر NAD این کار را ارائه دهد ، دومی را امتحان کنید.

Dirac involves a stage of signal processing that does the sound no favours, though poorly set up speakers or systems with subs may well appear to benefit from room correction. I've found that disengaging Dirac offers a greater enjoyment factor (more sparkle / goosebump factor), despite perhaps not being 100% flat in the bass area. Tone controls are far less aggressive, so give them a try. A boost to Bass and Treble may make the sound better at low volume levels and engaging Tone is a quicker operation (Settings> Audio>تن) از انتخاب فیلتر دیراک. به طور مشابه خاموش کردن لحن هنگام گوش دادن به حجم بالاتر نیز آسان است.

PS - فقط با کنترل های Tone NAD من بازی کرد و با ناامید کننده فهمیدم که تنظیمات تن هنگام خاموش شدن خاموش به صفر باز می گردد - و وقتی دوباره روشن شد ، در صفر باقی می مانند! دیوانه یا چی؟

منابع - NAD M50. 2 (Streamer / CD Player / CD Ripper / Hard Drive Music Music) تقویت - NAD M33 Al l-i n-One ، NAD M12 Preamp ، Consonance Cyber 845 مجموعه مونو (اکنون فروخته شده) - Avantgarde Duo XD ، AvantgardeDUO (2006) - هر دو از نظر زیبایی شناسی اصلاح شده اند

عضو مشهور

انتخاب بلندگو عامل اصلی این اثر است ، اما این یک واقعیت زندگی است که مغز ما واقعاً مقصر است. اگر آمپر شما انعطاف پذیری را ارائه می دهد ، می توان روش هایی را برای کاهش آن ایجاد کرد. NAD من هم کنترل های Dirac Live و هم Tone را ارائه می دهد. من پیشنهاد می کنم اگر NAD این کار را ارائه دهد ، دومی را امتحان کنید.

Dirac involves a stage of signal processing that does the sound no favours, though poorly set up speakers or systems with subs may well appear to benefit from room correction. I've found that disengaging Dirac offers a greater enjoyment factor (more sparkle / goosebump factor), despite perhaps not being 100% flat in the bass area. Tone controls are far less aggressive, so give them a try. A boost to Bass and Treble may make the sound better at low volume levels and engaging Tone is a quicker operation (Settings> Audio>تن) از انتخاب فیلتر دیراک. به طور مشابه خاموش کردن لحن هنگام گوش دادن به حجم بالاتر نیز آسان است.

PS - فقط با کنترل های Tone NAD من بازی کرد و با ناامید کننده فهمیدم که تنظیمات تن هنگام خاموش شدن خاموش به صفر باز می گردد - و وقتی دوباره روشن شد ، در صفر باقی می مانند! دیوانه یا چی؟

به طور کلی ، من با DL بهتر از بدون آن می دانم ، اگرچه همانطور که می گویید کمی درخشش انتهای بالا را از بین می برد. پیشرفت در انسجام و دقت باس در متقاطع با زیر مجموعه به طور کلی هزینه کمی دارد.

اگر بلندگوها و اتاق شما را داشتم ، مطمئن هستم که آن را کنار می گذارم. راه اندازی من از نظر بلندگو و قرار دادن زیر و غیره کاملاً محدود است. اتاق من به هیچ وجه وحشتناک نیست اما با DL که این یک مزیت خالص است به اندازه کافی خوب است.

این اثر با محاکمه Lyngdorf من بسیار برجسته تر بود ، به همین دلیل من در پایان آن را انتخاب نکردم و تصمیم گرفتم با NAD بروم.

من با کنترل های تن آزمایش خواهم کرد ، اگرچه معمولاً آنها را خاموش می کنم. تغییر مشخصات DL با این حال کمی ساده تر است.

من تصور می کنم بلندگوهای Avantgarde شما در حجم کم و همچنین زیاد بسیار خوب هستند - حداقل در سه گانه؟

اصلی: NAD C399 ، ATC SCM40 ، 2 x Arendal 1723 1s. دسک تاپ: FIIO K5PRO ، کانونی الکس. HEAD-FI: BATHYS FOCAL ، FIIO BTR7 & 5 ، SONY MDR-Z7R MKII ، Beyerdynamic T5P MKII ، کانونی Elex ، Fostex TR-X00 ، Sennheiser HD-6XX.

اینجا بشنوید

عضو فعال

این اثر با محاکمه Lyngdorf من بسیار برجسته تر بود ، به همین دلیل من در پایان آن را انتخاب نکردم و تصمیم گرفتم با NAD بروم.

من با کنترل های تن آزمایش خواهم کرد ، اگرچه معمولاً آنها را خاموش می کنم. تغییر مشخصات DL با این حال کمی ساده تر است.

من فکر می کنم شما 100 ٪ درست است. همانطور که معلوم است ، به نظر می رسد تنظیم فیلتر Dirac شامل فشار دکمه های کمتری نسبت به تنظیم کنترل های تن است - به نظر می رسد دیوانه است که هر بار که سوئیچ تن تغییر می کند ، این موارد به 0 باز می گردند!

من پیدا کردم که در Lyngdorf 3400 زندگی زیادی از موسیقی مکیده شده است ، تقریباً غیرقابل توصیف بود - اما به نظر می رسد دیگران آن را دوست دارند!

بلندگوهای من در حفظ لذت موسیقی در حجم کم خوب هستند - تنها بلندگوهایی که من این کار را به طور مؤثر انجام داده ام.

خوشحالم که من تنها کسی نیستم که متوجه شده است که پردازش سیگنال درگیر در تصحیح اتاق ، با وجود "تنظیم" در نسخه Dirac که ما استفاده می کنیم ، بر روی قسمت بالا تأثیر منفی می گذارد - نسخه ای که فقط از 500 تنظیم می شودهرتز پاییناما اگر زیر مجموعه ای دارید و نمی توانید بلندگوها را در موقعیت ایده آل خود در رابطه با دیوارهای مجاور قرار دهید ، RC می تواند بهبود خالص را ارائه دهد. اگر به هر حال Dirac را درگیر می کنید ، به نظر می رسد که یک فیلتر جایگزین "حجم کم" ایجاد کنید که مناسب گوش شما در سطوح کم حجم باشد و بدون شک تغییر آسانتر از دسترسی به کنترل های تن از طریق برنامه است.

اتفاقاً ، شما احتمالاً می توانید با استفاده از Remote IR از طریق فیلترهای Dirac (یا Disengage) تغییر دهید ، بنابراین آسانتر از استفاده از برنامه و منحرف شدن از صفحه لیست پخش خود به تنظیمات است. با استفاده از Remote HTRM2 ، فیلتر Dirac با فشار دادن دکمه RES / EQ تغییر می کند. امیدوارم کمک کند.

منابع - NAD M50. 2 (Streamer / CD Player / CD Ripper / Hard Drive Music Music) تقویت - NAD M33 Al l-i n-One ، NAD M12 Preamp ، Consonance Cyber 845 مجموعه مونو (اکنون فروخته شده) - Avantgarde Duo XD ، AvantgardeDUO (2006) - هر دو از نظر زیبایی شناسی اصلاح شده اند

عضو مشهور

من فکر می کنم شما 100 ٪ درست است. همانطور که معلوم است ، به نظر می رسد تنظیم فیلتر Dirac شامل فشار دکمه های کمتری نسبت به تنظیم کنترل های تن است - به نظر می رسد دیوانه است که هر بار که سوئیچ تن تغییر می کند ، این موارد به 0 باز می گردند!

من پیدا کردم که در Lyngdorf 3400 زندگی زیادی از موسیقی مکیده شده است ، تقریباً غیرقابل توصیف بود - اما به نظر می رسد دیگران آن را دوست دارند!

بلندگوهای من در حفظ لذت موسیقی در حجم کم خوب هستند - تنها بلندگوهایی که من این کار را به طور مؤثر انجام داده ام.

خوشحالم که من تنها کسی نیستم که متوجه شده است که پردازش سیگنال درگیر در تصحیح اتاق ، با وجود "تنظیم" در نسخه Dirac که ما استفاده می کنیم ، بر روی قسمت بالا تأثیر منفی می گذارد - نسخه ای که فقط از 500 تنظیم می شودهرتز پاییناما اگر زیر مجموعه ای دارید و نمی توانید بلندگوها را در موقعیت ایده آل خود در رابطه با دیوارهای مجاور قرار دهید ، RC می تواند بهبود خالص را ارائه دهد. اگر به هر حال Dirac را درگیر می کنید ، به نظر می رسد که یک فیلتر جایگزین "حجم کم" ایجاد کنید که مناسب گوش شما در سطوح کم حجم باشد و بدون شک تغییر آسانتر از دسترسی به کنترل های تن از طریق برنامه است.

اتفاقاً ، شما احتمالاً می توانید با استفاده از Remote IR از طریق فیلترهای Dirac (یا Disengage) تغییر دهید ، بنابراین آسانتر از استفاده از برنامه و منحرف شدن از صفحه لیست پخش خود به تنظیمات است. با استفاده از Remote HTRM2 ، فیلتر Dirac با فشار دادن دکمه RES / EQ تغییر می کند. امیدوارم کمک کند.

هوم من از راه دور SR9 دارم بنابراین باید از برنامه استفاده کنم. هرچند جدی نیست ، زیرا من تمایل ندارم که خیلی مکرر درگیر و جدا شوم.

من فکر می کنم اجرای DL کاملاً وابسته به دستگاه است. اجرای Arcam به طور کلی تا آنجا که می توانم بگویم به خوبی مورد توجه قرار نگرفته است. من حتی در فرکانس های زیاد هنگام استفاده از MinIDSP DDRC24 نمی توانم هیچ تفاوتی بشنوم. اگرچه البته هنگام استفاده از آن همه چیز از طریق موتور DSP (فوق العاده) خود به هر حال در حال عبور است.

من گمان می کنم که برای همه راه حل های اصلی DSP ، طیف وسیعی از سیستم ها (عمدتا بلندگو و اتاق دسته کوچک موسیقی جاز) وجود دارد که از هر طریق سود خواهد برد ، دامنه کمتری که از بعضی جهات با هزینه دیگران و یک نهایی سود خواهد برد (احتمالاً کوچک از سیستم هایی که بدتر به نظر می رسند. برنامه های مختلف DSP دقیقاً به طور یکسان سیستم ها را تقسیم نمی کنند ، اگرچه اگر یک سیستم به سادگی بهتر به نظر برسد بدون آنکه من گمان می کنم که به احتمال زیاد به دلیل وضوح سیستم و تنظیم اتاق استثنایی است و به همین دلیل احتمالاً با هر چیز بدتر می شودdsp. من فکر می کنم این موقعیتی است که شما در آن قرار دارید.

سیستم من از برخی جهات بهتر و در برخی دیگر با هر دو RP و DL صدا بدتر است، اما نحوه صدای بدتر با RP مشکل خاصی برای سیستم من است. ترفند اصلی مهمانی C300 صحنه صوتی استثنایی آنهاست و RP فقط آن را از بین می برد. به نظر نمی‌رسد DL روی صحنه‌های صوتی تأثیر چندانی بگذارد، اگرچه کمی از «خالص» رجیسترهای بالایی که کمی روی تصویربرداری تأثیر می‌گذارد، کم می‌کند. این حتی با "پرده" درگیر نیز صادق است. با این حال، من برای DL با برد کامل فوکوس کردم و این کار تنظیم منحنی در نواحی بالایی را برای تغییر دادن آسان‌تر می‌کند، اگرچه هرگز به خلوص صدای تنظیم‌نشده نمی‌رسد.

مصالحه DL یکی از مواردی است که من می توانم برای مزایای آن زندگی کنم، با RP که اینطور نبود. با این حال، مطمئناً فکر نمی‌کنم که این نقطه داده واحد، هیچ نتیجه‌گیری کلی را در مورد اثربخشی نسبی RP v DL توجیه کند.

من فکر می‌کنم که شما از این خوشبختی برخوردارید که هم بلندگوهای استثنایی دارید و هم یک اتاق بزرگ که به شما امکان انعطاف‌پذیری قابل توجهی از نظر قرار دادن می‌دهد.

اصلی: NAD C399 ، ATC SCM40 ، 2 x Arendal 1723 1s. دسک تاپ: FIIO K5PRO ، کانونی الکس. HEAD-FI: BATHYS FOCAL ، FIIO BTR7 & 5 ، SONY MDR-Z7R MKII ، Beyerdynamic T5P MKII ، کانونی Elex ، Fostex TR-X00 ، Sennheiser HD-6XX.

خزول

عضو مشهور

پس از سفر خودم از طریق دستی که فیلتر تصحیح خودم را چرخانده ام، این تصور را دارم که بزرگترین مشکل (و دشواری در اجرا) تجزیه و تحلیل خودکار است که فیلترها را ایجاد می کند.

من فقط فکر می‌کنم یک انسان متخصص باید بر این فرآیند نظارت کرده و آن را تغییر دهد تا از تلاش برای رفع تهاجمی هر عیب جلوگیری کند و کاری انجام دهد که برخی از تغییرات ناخوشایند فاز را برای کاهش برخی از اثرات بازتاب‌ها انجام دهد. همچنین بسیاری از اتاق ها دارای بازتاب های رنگی مسیر کوتاه بسیار زیادی هستند که کار را بسیار سخت تر می کند.

من یک فیلتر دستی را اجرا می کنم که در موتور DSP Roon میزبانی شده است. نتیجه نهایی تا حد زیادی شفاف‌ترین سیستم تصحیحی است که من تا به حال شنیده‌ام (و این مزیت را دارد که موسیقی من به‌جای نمونه‌برداری مجدد به 48k/96k که DL انجام می‌دهد، با هر نرخ نمونه اجرا می‌شود). من تصویر استریو دقیق تری (اما نه باریک تر)، حس پویایی بهتری دریافت می کنم و این صرف نظر از سطح گوش دادن درست است. من هنوز هم بیس عمیق و لذت بخش خوب و یک شیار عالی در آهنگ هایی که آن را دارند دریافت می کنم. جزئیات کوچک معمولاً برجسته می شوند و دقیقاً قابل مکان یابی هستند.

پس از رفتن به هر حال رویکردهای متنوعی برای تجزیه و تحلیل و ایجاد فیلترهای تصحیح ، سرانجام در تصحیح کلید بسیار کم مستقر شدم. این پاسخ فرکانس مستقیم صدای هر بلندگو را در موقعیت گوش دادن برطرف می کند تا تصویر استریو را در محدوده کامل تثبیت کند. این تقریباً به دنبال طبیعی در پاسخ به اتاق بلندگوهای من (MA نقره 300 از Yamaha A-S2100) است که از تقویت باس گوشه ای غافل می شود تا بتواند آن را خسته کند. همچنین برای صاف کردن در ادغام فرعی و اطمینان از انسجام فاز خوب بین کانال ها ، کمی فاز را انجام می دهد. همچنین صدای منعکس شده را از تجزیه و تحلیل دور می کند و بنابراین فقط تصحیح صدای مستقیم را ایجاد می کند (گوش/مغز من را برای انجام کاری که به طور طبیعی برای مقابله با بازتاب ها انجام می دهد ، انجام می دهد). برای کمک به فقط در تجزیه و تحلیل صدای مستقیم ، اتاق را کمی آماده کردم تا از سطح بازتابنده در نزدیکی موقعیت های اندازه گیری در طول اندازه گیری اطمینان حاصل کنم (زیرا این همان چیزی است که من به طور معمول اندازه گیری های اشتباه را پیدا کرده ام - یعنی بازتاب های مسیر کوتاه رنگی که بیش از حد هستنددر زمان مشابه برای تمایز از صدای مستقیم).

قبل از اینکه با DSP روبرو شوم ، من قبلاً در بسیاری از دورهای موقعیت یابی قرار داده شده/انگشت پا و غیره را پشت سر گذاشته بودم تا بتوانید ابتدا از سیستم خارج شوم (البته به عنوان یک سازش برای فضای زنده و تلویزیونی) به طوری که آنچه را کاهش می دهدDSP نیز باید با آن مقابله کند.

من نسخه های نمایشی RP و DL را شنیده ام و در تنها موردی که دوست داشتم ، گمان می کنم خود اتاق نزدیک به ایده آل بوده است که آنها فقط نیازی به انجام کارهای زیادی ندارند. بنابراین در حال حاضر ، با فیلترهای نرخ نمونه کامل DIY من چسبیده است. یک چیز خوب با Roon ، من می توانم به همان اندازه که دوست دارم فیلترها را ایجاد و ذخیره کنم (بنابراین من با سیستم اصلی خود با/بدون SUB دارم) و این کار را برای هر نقطه پایانی انجام می دهم. من حتی یک فیلتر هم دارم که سعی می کنم صدای باس را از بین ببرد JBL Extreme 2 که از طریق CCA یا iPhone استفاده می شود

دوباره ، من فکر می کنم جنبه اصلی وضوح خوب در همه سطوح داشتن یک سیستم متعادل فرکانس صحیح است (منظورم مسطح نیست ، بلکه هرچه شیب خطی مناسب بلندگوها/اتاق + طعم شما باشد) به گونه ای که به نظر نمی رسد فرکانساز دست رفته یا توسط آکوستیک اتاق تقویت می شود. این بدان معناست که شانس زیادی را با بلندگو + اتاق یا یک تنظیم خوب DSP به شما کمک می کند تا هرگونه مشکل را صاف کند.

همچنین گوش دادن به قسمت نزدیک (ER) به عنوان صدای مستقیم تر و صدای اتاق کمتری کمک می کند.

خبرهای فارکس...
ما را در سایت خبرهای فارکس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : شهره لرستانی بازدید : 50 تاريخ : يکشنبه 7 خرداد 1402 ساعت: 23:41