دارایی اساسی چیست؟

ساخت وبلاگ

فوریه 2013

مدیریت ریسک در دوران مدرن ماجراجویانه شده است ، که با مهندسی مجدد مالی "عجیب و غریب" مشخص می شود. هر دو اقتصاد توسعه یافته و نوظهور از ابزارهای مشتق مانند گزینه ها ، آینده ها ، مشتقات اعتباری و ترکیب های بی شمار استفاده کرده اند.

مشتقات ابزارهای مالی هستند که ارزش آنها را از یک دارایی پررنگ یا یک ابزار مالی به دست می آورند. دارایی های اساسی و/یا ابزارهای مالی می توانند سهام ، اوراق قرضه ، ارز ، کالاها ، شاخص ها و حتی آب و هوا باشند.

به سادگی نشان داده شده است ، بگذارید تصور کنیم که یک شرکت دارای یک دریافتنی در ارز خارجی است. این در 30 روز است. این شرکت به وضوح در معرض ارزی قرار دارد زیرا از این پس تا پس از آن ، ارز خارجی ممکن است کاهش یابد و باعث ضرر تبدیل به شرکت شود. خوب خواهد بود اگر راهی وجود داشته باشد که شرکت بتواند نرخ ارز خارجی امروز را برای تبدیل آینده قفل کند. آینده ارز یا ارز به جلو یکی از راه های انجام این کار است. این شرکت می تواند موافقت کند پس از 30 روز با نرخ امروز به یک طرف دیگر ، ارز خارجی را بفروشد. نیازی به گفتن نیست که طرف مقابل می تواند در وضعیت متضاد قرار بگیرد و به همین دلیل انگیزه می گیرد که طرف مقابل معامله را بگیرد. به این ترتیب ، می تواند قرار گرفتن در معرض فارکس خود را از بین ببرد. دارایی اساسی در این مورد ارز خارجی است و قرارداد Forward/Fuures ابزاری مشتق است که بر اساس آن انجام می شود. همچنین ، این یک معامله محافظت کننده است زیرا موقعیت فارکس ورودی با یک موقعیت فارکس معادل خروجی جبران شد.

به عنوان یک تظاهرات دیگر ، شرکت ها می توانند از قراردادهای گزینه هایی برای محافظت از قرار گرفتن در معرض خود استفاده کنند. قرارداد گزینه ها حق خرید یا فروش دارایی/ابزار اساسی با قیمت از پیش تعیین شده (قیمت ورزش) در پایان دوره از پیش تعریف شده است. حق خرید "گزینه تماس" است و حق فروش آن "گزینه Put" است. این حقوق را می توان با قیمتی به نام حق بیمه گزینه خریداری کرد که نسبت به اندازه قرارداد کوچک است. یک نکته خوب در مورد قرارداد گزینه ها این است که فقط در صورت مفید بودن انجام این کار می تواند ورزش شود. برای شرکت ما که در معرض فارکس قرار دارد ، می تواند با خرید گزینه ای برای ارز خارجی ، موقعیت خود را محافظت کند. اگر ارز خارجی از آن قدردانی کند ، می تواند این گزینه را منقضی کرده و ارز خارجی را در بازار آزاد بفروشد. اگر ارز خارجی کاهش یابد ، می تواند گزینه فروش با قیمت ورزش را اعمال کند. به این ترتیب ، یک قرارداد گزینه ها می تواند شرکت را از قرار گرفتن در معرض فارکس محافظت کند بدون اینکه بخواهد صعود از نوسانات نرخ ارز را قربانی کند.

این کار را کمی به جلو طی کنید ، با اصطلاحات مالی بسیار تزئین شده خود را دور کنید و همه چیز مانند قمار شکوه به نظر می رسد. به عنوان مثال ، در یک مشتق آب و هوا ، مردم می توانند با امکان ، مثلاً باران در مقابل آفتاب بازی کنند. نتیجه واقعی (باران یا آفتاب) جهت مبادله پول را تعیین می کند.

در این دنیای اتوماسیون ، یک قطعه نرم افزار تنها چیزی است که شما برای انجام یک معامله مالی نیاز دارید. این بدان معنی است که مشتقات می توانند به طور مداوم معامله شوند ، تقریباً تا روزی که بالغ شوند. با این حال ، مشکل این است که تحویل واقعی کالاها به ندرت صورت می گیرد و معاملات از طریق موقعیت های جبران خسارت می شوند. بنابراین ، در روز تسویه حساب ، فقط پول دست تغییر می کند.

از سوی دیگر، ما ساختار مالی را به عنوان مکانیزمی برای مدیریت ریسک داریم که در آن تمرکز بر ایجاد اوراق بهادار با کیفیت بالا (کم ریسک) از پرتفوی نسبتاً پرریسک‌تر است. برای مثال، می‌توانیم وعده‌های پرداختی را از مجموعه‌ای از وام‌گیرندگان (مانند وام‌گیرندگان وام مسکن) جمع‌آوری کنیم، آن‌ها را جمع‌آوری کرده و به بخش‌های مختلف تبدیل کنیم (یک کلمه فرانسوی برای تکه). برخی از این بخش‌ها بسته به عواملی مانند پیش‌پرداخت و ریسک‌های پیش‌پرداخت، می‌توانند نسبت به دیگران «بالا» باشند. افراد ارشد در صورت نکول توسط وام گیرندگان، ابتدا حق دریافت پول را خواهند داشت. بنابراین آنها رتبه های بالایی (ابزارهایی با بالاترین ایمنی) را از آژانس های رتبه بندی اعتبار دریافت می کنند. سپس آنها را به عنوان ابزار آماده برای خرید در بازار فروخته می شود، گاهی اوقات حتی ابزارهای خرده فروشی برای عموم مردم.

من می توانم کمی باهوش باشم که اگر وام رهنی گرفته باشم، می توانم در عین حال از استخری که وام رهنی خودم نیز در آن مشارکت داشت، اوراق بهادار بخرم. اما اگر پرتفوی بد باشد (مثلاً سبد وام‌های کم اعتبار)، بد باقی می‌ماند. و وقتی شکست می خورد، همه تراژدی ها، از جمله تراژدی من، با این تراژدی مواجه می شوند.

طعنه آمیز این است که چنین محصولات مالی، که برای تخصیص مجدد ریسک بوده اند، با انتقال آن به ضعیف ترین حلقه در زنجیره، آن را افزایش می دهند. به جای «مدیریت ریسک»، آنچه می‌بینیم «بزرگ‌نمایی ریسک» است.

جنبه نگران‌کننده‌تر این مهندسی مالی این است که می‌تواند منجر به نوسانات کنترل نشده و افزایش قیمت‌ها شود، که به هیچ وجه با ارزشی که یک محصول برای اقتصاد به ارمغان می‌آورد مرتبط نیست. این در تقاطع با اولین درس مالی و اقتصاد است که قیمت ارزش کل یک محصول یا خدمات در اقتصاد است.

با این حال، آنچه که ما تمایل داریم فراموش کنیم این است که مانند هر اختراع انسانی دیگری، مشتقات می توانند مورد سوء استفاده قرار گیرند. مشتقات، درست مانند انرژی هسته ای، بسته به نحوه استفاده از آنها، می توانند یک موهبت باشند یا چیزهای دیگر. دلهره واقعی باید در مورد انگیزه هایی باشد که استفاده از مشتقات را هدایت می کنند و نه خود ابزارها. اگر به طور مسئولانه، اخلاقی و موثر مورد استفاده قرار گیرند، ابزار قدرتمندی برای مدیریت ریسک هستند.

مهندسی مالی (دوباره) ممکن است روی کاغذ جذاب و پر زرق و برق به نظر برسد، اما قبل از اجرای آن، آنچه مهم است ارزیابی صحیح و سیستماتیک ریسک اعتباری افراد است.

دکتر چاندرا شکر بهاتناگار در بخش مطالعات مدیریت، UWI، سنت آگوستین است. پنجمین کنفرانس بین‌المللی تجارت، بانکداری و مالی دوسالانه (BBF5) در بازه زمانی 1 تا 3 می 2013 در پردیس سنت آگوستین UWI برگزار خواهد شد. این به طور مشترک توسط دپارتمان مطالعات مدیریت، بانک مرکزی، مرکز کارائیب برای پول و امور مالی و SALISES میزبانی می‌شود و بحث‌هایی مانند موارد فوق را به نمایش خواهد گذاشت.

خبرهای فارکس...
ما را در سایت خبرهای فارکس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : شهره لرستانی بازدید : 44 تاريخ : دوشنبه 8 خرداد 1402 ساعت: 1:00